پردازش تصاویر پزشکی
امیرحسین چالهچاله؛ علی خادم
دوره 14، شماره 1 ، اردیبهشت 1399، ، صفحه 31-42
چکیده
تشخیص به موقع و صحیح اختلال دوقطبی (BD) و متعاقب آن انجام فرایندهای درمانی، برای جلوگیری از پیشرفت و وخیم شدن این بیماری ضروری است. اگر چه استفاده از دادههای مبتنی بر تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی در حال استراحت (rs-fMRI) و ویژگیهای استخراج شده از آنها ممکن است نقش موثری در تشخیص اختلال دوقطبی داشته باشد، اما تا کنون تحقیقات ...
بیشتر
تشخیص به موقع و صحیح اختلال دوقطبی (BD) و متعاقب آن انجام فرایندهای درمانی، برای جلوگیری از پیشرفت و وخیم شدن این بیماری ضروری است. اگر چه استفاده از دادههای مبتنی بر تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی در حال استراحت (rs-fMRI) و ویژگیهای استخراج شده از آنها ممکن است نقش موثری در تشخیص اختلال دوقطبی داشته باشد، اما تا کنون تحقیقات اندکی روی تشخیص افراد مبتلا به BD به کمک rs-fMRI صورت گرفته و نتایج به دست آمده نیز از صحت بالایی برخوردار نبوده است. در این تحقیق یک روش جدید مبتنی بر ارتباطات عملکردی برای تشخیص BD I ارائه شده است. برای این منظور با استفاده از ارتباطات عملکردی بر پایهی دانه، چهار ناحیهی PCC، dlPFC، amygdala و sgACC به ترتیب به عنوان نمایندههای شبکهی DMN، FPN و SN در نظر گرفته شده تا ارتباطات عملکردی میان آنها و سایر نواحی مغز محاسبه گردد. پس از محاسبهی ارتباطات عملکردی برای هر فرد، با استفاده از آستانهگذاری مقدار t ویژگیهای مفیدتر انتخاب شده و سپس با یک ماشین بردار پشتیبان (SVM) و روش اعتبارسنجی متقابل LOOCV و تنها با استفاده از چهار ویژگی ترکیبی، طبقهبندی افراد سالم و افراد دارای اختلال BD I انجام شده است. نتایج روش پیشنهادی روی دادههای rs-fMRI مربوط به 49 فرد سالم و 34 فرد مبتلا به BD I مورد استفاده قرار گرفته و صحت طبقهبندی بیش از 90% حاصل شده است. همچنین در بررسی ارتباطات عملکردی بین چهار ناحیهی مذکور و سایر نواحی مغز در افراد مبتلا به BD I نسبت به افراد سالم کاهش معنیداری در ارتباطات مشاهده شده است. ناحیههای Ag و OFC (با دانهی PCC)، ACC (با دانههای dlPFC و amygdala) و ITG (با دانهی sgACC) در افراد دارای اختلال بیشترین افت ارتباطات عملکردی را با چهار ناحیهی مذکور داشتهاند که این نتایج با نتایج تحقیقات پیشین در این زمینه سازگار میباشد.
تصویربرداری پزشکی / تصویرنگاری پزشکی
ندا سرداریپور؛ علیرضا صدقی؛ علی یونسی؛ علی خادم؛ حمید ابریشمی مقدم
دوره 12، شماره 4 ، بهمن 1397، ، صفحه 299-315
چکیده
در فرایند بینایی، اطلاعات تولید شده توسط گیرندههای نوری استوانهای و مخروطی، پس از فشرده شدن در شبکیه، از طریق سه مسیر جداگانهی سلولهای عقدهای، به نامهای مگنو، پاروو و کونیو، به مراکز پردازشی سطح بالاتر ارسال میشوند. شواهد مبتنی بر الکتروفیزیولوژی و سایکوفیزیک، حاکی از آن است که این مسیرهای سهگانه، الگوهای خاصی ...
بیشتر
در فرایند بینایی، اطلاعات تولید شده توسط گیرندههای نوری استوانهای و مخروطی، پس از فشرده شدن در شبکیه، از طریق سه مسیر جداگانهی سلولهای عقدهای، به نامهای مگنو، پاروو و کونیو، به مراکز پردازشی سطح بالاتر ارسال میشوند. شواهد مبتنی بر الکتروفیزیولوژی و سایکوفیزیک، حاکی از آن است که این مسیرهای سهگانه، الگوهای خاصی از تخریب عملکردی را در بیماری اسکلروز چندگانه (MS) نشان میدهند. اگرچه مکانیابی دقیق فعالیت عصبی در این مسیرها، با استفاده از fMRI امکانپذیر است، تا کنون هیچ مطالعهای با استفاده از fMRI روی تخریب عملکرد این مسیرها در بیماران MS انجام نشده است. در این پژوهش، به بررسی اختلالات ایجاد شده در عملکرد این مسیرها در بیماران MS پرداخته شده است. بدین منظور، سه محرک بینایی متفاوت، با فرکانسهای مکانی و زمانی خاص، برای تحریک اختصاصی این سه مسیر، تولید شده است. این محرکها، به هوسیلهی پروژکتوری کالیبره شده، که در خارج از اتاق اسکنر MRI قرار داشت، به فرد داخل اسکنر نشان داده میشد. با استفاده از یک پروتکل استاندارد، از دو گروه سالم و مبتلا به MS (هر گروه شامل 5 نفر) تصویربرداری fMRI انجام شد. در نهایت، پاسخهای به دست آمده در قشر بینایی و ناحیهی هستهی زانویی جانبی (LGN)، به طور درونگروهی و برونگروهی، مورد تحلیل قرار گرفت. آنالیزهای گروهی دادههای fMRI، با استفاده از مدل خطی عمومی (GLM) و روش تاثیر ثابت، در نرمافزار FSL انجام شد، که نتایج به دست آمده، نشان دهندهی الگوهایی از تخریب عملکردی در قشر بینایی و LGN در گروه MS بود. همچنین، از میان سه مسیر بینایی مگنو، پاروو و کونیو در LGN، تنها در مسیر سلولی مگنو، تخریب معنیدار عملکردی در بیماران MS مشاهده شد.