پردازش تصاویر پزشکی
گلاره ولیزاده؛ فرشید باباپور مفرد؛ احمد شالباف
دوره 14، شماره 4 ، بهمن 1399، ، صفحه 291-306
چکیده
مدلسازی شکل آماری به طور گسترده در کاربردهای مربوط به تصاویر قلبی مورد استفاده قرار گرفته و مطالعات متعددی با هدف ساخت این مدلها به طور بهینه انجام شده است. در این مقاله به ارزیابی مدلهای سهبعدی مختلف از اندوکاردیوم که در نتیجهی به کارگیری استراتژیهای متفاوت همراستاسازی پوستهها به وجود آمده پرداخته شده است. با کمک 20 دادهی ...
بیشتر
مدلسازی شکل آماری به طور گسترده در کاربردهای مربوط به تصاویر قلبی مورد استفاده قرار گرفته و مطالعات متعددی با هدف ساخت این مدلها به طور بهینه انجام شده است. در این مقاله به ارزیابی مدلهای سهبعدی مختلف از اندوکاردیوم که در نتیجهی به کارگیری استراتژیهای متفاوت همراستاسازی پوستهها به وجود آمده پرداخته شده است. با کمک 20 دادهی نرمال، سه مدل سهبعدی مختلف اندوکاردیوم در فاز انتهای سیستول از طریق روشهای همراستاسازی متفاوت با استفاده از نقاط مرکز راس (CoA)، مرکز جرم (CoM) و مرکز قاعدهی (CoB) اندوکاردیوم ساخته شده است. آنالیز مولفهی اصلی به منظور تشریح اختلافات آماری مدلها انجام شده و کارایی مدلها توسط معیارهای فشردگی، قابلیت تعمیم و اختصاصی بودن مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین فاصلهی هاسدرف به عنوان شاخصی جهت بررسی عملکرد هر مدل در کاربرد بخشبندی از طریق تکینیک مدل شکل فعال مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که مدل مبتنی بر CoB نسبت به مدل مبتنی بر CoA فشردگی کمتر و نسبت به مدل مبتنی بر CoM فشردگی بیشتری دارد. با این که در یک تعداد مد معین، خطای بازسازی نمونهها در هر سه مدل تقریبا یکسان بوده اما همراستاسازی بر مبنای CoB منجر به ساخت مدلی شده که منحصر به فردتر از دو مدل دیگر است. در نهایت مقایسهی نتایج هاسدرف نشان داده که بخشبندی اندوکاردیوم با استفاده از مدل مبتنی بر CoB دارای دقت بیشتری نسبت به دو مدل دیگر است. آنالیز کمی نتایج نشان داده که تغییر روش همراستاسازی در ساخت مدل شکل آماری موثر بوده به طوری که میزان شاخص اختصاصی بودن و دقت بخشبندی با استفاده از مدل ساخته شده بر مبنای CoB نسبت به روش مرسوم CoM کاملا بهبود یافته است.
مدلسازی رایانهای زیستی / شبیهسازی رایانهای زیستی
گلاره ولیزاده؛ فاطمه فاطمی؛ محمود شاه آبادی؛ محمدعلی عقابیان؛ مجید پولادیان
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1393، ، صفحه 125-133
چکیده
دارورسانی مغناطیسی، نوعی روش درمانی است که درآن، عاملهای دارویی ازبین برندهی تومور و یا سلولهای سرطانی، روی یک هستهی مغناطیسی بارگذاری شده است که با اِعمال یک میدان مغناطیسی خارجی، از حضور این داروها در سایر نقاط بدن و بافتهای سالم جلوگیری میکند. بدین صورت، اثرهای جانبی ناخواسته حاصلاز شیمی درمانیهای مرسوم ...
بیشتر
دارورسانی مغناطیسی، نوعی روش درمانی است که درآن، عاملهای دارویی ازبین برندهی تومور و یا سلولهای سرطانی، روی یک هستهی مغناطیسی بارگذاری شده است که با اِعمال یک میدان مغناطیسی خارجی، از حضور این داروها در سایر نقاط بدن و بافتهای سالم جلوگیری میکند. بدین صورت، اثرهای جانبی ناخواسته حاصلاز شیمی درمانیهای مرسوم به طور چشمگیری کاهش مییابد. این روش، موانع و مشکلاتی دارد که به نظر میرسد با بهینهسازی پارامترهای مؤثّر درآن، میتواند موانع و مشکلات آن کمتر شود. هدف اصلی این مقاله، بررسی اثر قطر هستهی مغناطیسی به عنوان یکیاز عوامل مهم و مؤثّر در بهبود روش دارورسانی مغناطیسی است. درین تحقیق، رفتار چند نانوذرهی مغناطیسی با قطرهای متفاوت تحت تأثیر نیروی مغناطیسی حاصلاز یک میدان مغناطیسی خارجی و نیروی هیدرودینامیکی ناشیاز عبور یک سیّال در لولهای که رگ را شبیهسازی میکند، مورد تحلیل قرار گرفت. با بررسی خط سیر ذرّات با قطرهای متفاوت، امکان پیشبینی تأثیر اندازهی نانوذرّات مغناطیسی بر بازده این روش به دست آمد.