ملیحه مولائی؛ رضا آقائیزاده ظروفی
دوره 13، شماره 3 ، مهر 1398، ، صفحه 259-271
چکیده
کمیسازی و مدلسازی ماهیچههای اسکلتی میتواند به بررسی بیماریهای مربوط به ماهیچه، مشکلات حرکتی خاص و شبیهسازیهای مورد نیاز برای انجام جراحیهای مربوطه کمک نماید. بدین منظور به بخشبندی ماهیچهها در تصاویر پزشکی نیاز است. با توجه به اهمیت ماهیچههای مقطع ران در حفظ تعادل بدن و راه رفتن، در این پژوهش بخشبندی ...
بیشتر
کمیسازی و مدلسازی ماهیچههای اسکلتی میتواند به بررسی بیماریهای مربوط به ماهیچه، مشکلات حرکتی خاص و شبیهسازیهای مورد نیاز برای انجام جراحیهای مربوطه کمک نماید. بدین منظور به بخشبندی ماهیچهها در تصاویر پزشکی نیاز است. با توجه به اهمیت ماهیچههای مقطع ران در حفظ تعادل بدن و راه رفتن، در این پژوهش بخشبندی این ماهیچهها در تصاویر سیتیاسکن انجام شده که برای این منظور از روش چنداطلس (بهبود یافتهی روش چنداطلس سلسلهمراتبی در مطالعهی قبلی نویسندگان) استفاده شده است. در این روش پس از پیشپردازش تصویر، ناحیهی مربوط به ماهیچه از سایر بافتها با استفاده از روش FRFCM به صورت اتوماتیک استخراج شده و از ماسک باینری ماهیچه و ماسک ماهیچهی بهبود یافته در روش چنداطلس برای بخشبندی مجزای ماهیچهها استفاده شده است. روش پیشنهادی با استفاده از 20 مجموعهی دادهی سیتیاسکن شامل 12 نمونهی زن و 8 نمونهی مرد پیادهسازی شده است. این روش در مقایسه با روش چنداطلس سلسلهمراتبی هزینهی محاسباتی بسیار کمتری دارد. به طور میانگین، زمان مورد نیاز برای بخشبندی ماهیچهها با استفاده از روش پیشنهادی و روش چنداطلس سلسلهمراتبی به ترتیب برابر با 24 و 71 ثانیه برای یک اسلایس از هر نمونه بوده و بنابراین روش پیشنهادی زمان پیادهسازی را تقریبا تا یکسوم روش قبل کاهش داده است. میانگین ضریب شباهت دایس برای روش پیشنهادی با ماسک ماهیچهی بهبود یافته و روش چنداطلس سلسلهمراتبی به ترتیب برابر با 69/7±58/86 و 26/8±07/83 بوده و میانگین دقت و حساسیت برای روش پیشنهادی برابر با 6/9±78/89 و 25/9±63/84 و برای روش چنداطلس سلسلهمراتبی برابر با 04/12±85/88 و 88/10±04/78 میباشد. بنابراین بر اساس معیارهای ضریب شباهت دایس، دقت و حساسیت روش پیشنهادی نتایج کمی بهتری نسبت به روش پیشین داشته است.