برهمکنش انسان و رایانه
هادی سلطانی زاده؛ پوریا شریفی؛ علی مالکی
دوره 16، شماره 3 ، آذر 1401، ، صفحه 241-255
چکیده
از دست دادن صدا و حنجره یک معضل بزرگ برای افراد با اختلالات گفتاری محسوب میشود. این اتفاق عواقب جدی و منفی بر کیفیت زندگی فردی و گروهی این اشخاص به ویژه در محیطهای کاری ایجاد میکند. توسعه یک سیستم هوشمند بر پایه سیگنالهای الکترومایوگرام با قابلیت تشخیص گفتار (بدون استفاده از صوت) میتواند دریچه امیدی برای افرادی که حنجره و ...
بیشتر
از دست دادن صدا و حنجره یک معضل بزرگ برای افراد با اختلالات گفتاری محسوب میشود. این اتفاق عواقب جدی و منفی بر کیفیت زندگی فردی و گروهی این اشخاص به ویژه در محیطهای کاری ایجاد میکند. توسعه یک سیستم هوشمند بر پایه سیگنالهای الکترومایوگرام با قابلیت تشخیص گفتار (بدون استفاده از صوت) میتواند دریچه امیدی برای افرادی که حنجره و صدای خود را بر اثر سرطان از دست دادهاند باشد. اگرچه در این حوزه پژوهشهایی برای زبانهای مختلف انجام شده است اما برای زبان فارسی پژوهشی صورت نگرفته است. در این مقاله برای اولین بار، بازشناسی واژگان فارسی با استفاده از الکترومایوگرام عضلات چهره انجام پذیرفت. بدین منظور، سیگنالهای sEMG از هشت عضله چهره شش داوطلب هنگام بیان دوازده کلمه زبان فارسی جمعآوری شد. سپس ویژگیهای MFL، VAR، DAMV، LTKE، IQR و Cardinality از هر کانال و هر پنجره از سیگنال استخراج گردید و 432 ویژگی حاصل از هر سیگنال با استفاده از روش تحلیل مؤلفه اصلی به 49 ویژگی تقلیل یافت. درنهایت به منظور بازشناسی دوازده کلمه زبان فارسی، ویژگیها به طبقهبندهای SVM، KNN و RF داده شد. میانگین صحت طبقهبندی به ترتیب 16/83 %، 91/81 % و 97/78 % به دست آمد. ارزیابی نتایج این مقاله گویای آن است که با استفاده از سیگنالهای EMG میتوان کلمات محدود زبان فارسی را با صحت خوبی بازشناسی نمود.
سیده سمیه نقیبی؛ علی فلاح؛ علی مالکی؛ فرناز قاسمی
دوره 13، شماره 3 ، مهر 1398، ، صفحه 247-257
چکیده
پیشبینی درست مسیر مطلوب حرکتی در سیستمهای کنترل و بازتوانی حرکت مانند تحریک الکتریکی عملکردی و رباتدرمانی بسیار ضروری میباشد. به نظر میرسد که حرکات دسترسانی انسان متشکل از مجموعهای از زیرحرکات است که هر زیرحرکت تصحیحی از مسیر کلی حرکت میباشد. با استفاده از زیرحرکات میتوان انجام حرکات پیچیده، یادگیری، تطبیقپذیری ...
بیشتر
پیشبینی درست مسیر مطلوب حرکتی در سیستمهای کنترل و بازتوانی حرکت مانند تحریک الکتریکی عملکردی و رباتدرمانی بسیار ضروری میباشد. به نظر میرسد که حرکات دسترسانی انسان متشکل از مجموعهای از زیرحرکات است که هر زیرحرکت تصحیحی از مسیر کلی حرکت میباشد. با استفاده از زیرحرکات میتوان انجام حرکات پیچیده، یادگیری، تطبیقپذیری و دیگر ویژگیهای سیستم کنترل حرکت را تفسیر نمود. هدف این پژوهش پیشبینی و تولید حرکات دسترسانی دوجزئی در صفحه با استفاده از مدلی شبیه به مکانیسم واقعی تولید حرکات انسان و بر مبنای زیرحرکت میباشد. دادگان مورد استفاده شامل تکرارهای مختلف چهار نوع حرکت دسترسانی در صفحه از سه سوژه است. پس از پیشپردازش و فازبندی حرکات، تجزیهی حرکات به زیرحرکتهای کمینهی جرک انجام شده است. در مرحلهی بعد، آموزش سه شبکهی عصبی مجزا برای یادگیری پارامترهای زیرحرکتها شامل دامنه، دوره و زمان شروع زیرحرکات انجام شده، شبکههای عصبی در ترکیب یک مدل حلقهی بسته قرار گرفته و پیشبینی حرکات بر اساس مدل تصحیح خطا با استفاده از زیرحرکات توسط این مدل صورت گرفته است. نرخ دسترسی به هدف برای تمام حرکات پیشبینی شده توسط مدل زیرحرکت برابر با 100% به دست آمده است. همچنین مقادیر میانگین فاصله از هدف، درصد VAF و میانگین خطای MSE بین مسیرهای حرکتی اصلی و پیشبینی شده نشان میدهد که حرکات پیشبینی شده با تقریب بسیار خوبی نسبت به حرکات اصلی تشکیل شدهاند. نتایج نشان میدهد که وقتی شبکههای عصبی آموزش داده شده با زیرحرکات در یک مدل حلقهی بسته قرار گیرند به دلیل جبرانسازی خطاهای منتشر شده از مراحل قبل، به خوبی میتوانند زیرحرکات مناسبی را برای دسترسی کامل به اهداف حرکتی پیشبینی کنند. از نتایج این مطالعه میتوان برای بهبود روشهای بازتوانی حرکتی استفاده نمود.
مهندسی عصبی عضلانی
سحر بابائی؛ علی مالکی
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1393، ، صفحه 57-68
چکیده
ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻧﮕﺮی ﺣﺮﻛﺎﺕ ﺑﺪﻥ ﺩﺭ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻨﻪﻫﺎی ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﻰ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻰ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺗﻮﺍﻧﺒﺨﺸﻰ، ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻭ ﭘﺰﺷﻜﻰ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺗﻮﺟﻪ ﻣﻰﺷﻮﺩ. ﺍﺧﻴﺮﺍ ﺷﺘﺎﺏﺳﻨﺞﻫﺎی ﻣﺒﺘﻨﻰ ﺑﺮ MEMS ﺑﺮﺍی ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩ ﻣﻄﺮﺡ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺑﻪ ﻃﺮﺍﺣﻰ ﻭ ﺳﺎﺧﺖ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩﮔﻴﺮی ﺯﺍﻭﻳﻪ ﻣﻔﺼﻞ ...
بیشتر
ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻧﮕﺮی ﺣﺮﻛﺎﺕ ﺑﺪﻥ ﺩﺭ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻨﻪﻫﺎی ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﻰ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻰ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺗﻮﺍﻧﺒﺨﺸﻰ، ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻭ ﭘﺰﺷﻜﻰ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺗﻮﺟﻪ ﻣﻰﺷﻮﺩ. ﺍﺧﻴﺮﺍ ﺷﺘﺎﺏﺳﻨﺞﻫﺎی ﻣﺒﺘﻨﻰ ﺑﺮ MEMS ﺑﺮﺍی ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩ ﻣﻄﺮﺡ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺑﻪ ﻃﺮﺍﺣﻰ ﻭ ﺳﺎﺧﺖ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩﮔﻴﺮی ﺯﺍﻭﻳﻪ ﻣﻔﺼﻞ ﻣﺒﺘﻨﻰ ﺑﺮ ﺩﺍﺩﮔﺎﻥ ﺷﺘﺎﺏﺳﻨﺞ ﻭ ﻭﺍﺳﻂ ﺑﻠﻮﺗﻮﺙ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻭﺍﺳﻂ ﺑﻠﻮﺗﻮﺙ، ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﻣﺰﻳﺖ ﻣﺰﺍﺣﻤﺖ ﻛﻤﺘﺮ ﺳﻴﺴﺘﻢ، ﺭﺍﺣﺘﻰ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭی ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮ ﺷﺨﺼﻰ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺩﻭ ﺷﺘﺎﺏﺳﻨﺞ ﺳﻪ ﻣﺤﻮﺭﻩ ADXL330 ﺗﻌﺒﻴﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺛﺒﺖ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻛﺎﻓﻰ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﺯﺍﻭﻳﻪ ﻣﻔﺼﻞ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻓﻀﺎی ﺳﻪﺑﻌﺪی ﺑﺎ ﺭﻭﺵ DCMR ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻣﻰﻛﻨﺪ. ﺭﻭﺵ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺩﺭ ﺛﺒﺖ ﺩﻳﻨﺎﻣﻴﮏ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﺭﻭﺵ CMR ﺍﺯ ﺧﻄﺎی ﻛﻤﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ. ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﻤﻮﻧﻪﺍی ﺍﺯ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩ ﺍﻳﻦ ﺗﺠﻬﻴﺰﺍﺕ، ﺯﺍﻭﻳﺔ ﻣﻔﺼﻞ ﺁﺭﻧﺞ ﺩﺭ ﻃﻰ ﺣﺮﻛﺖ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻓﻮﻕ ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻋﻤﻠﻰ ﺭﻭﺵ CMR ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺍﻳﺴﺘﺎ ﻭ ﺩﻳﻨﺎﻣﻴﮏ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ، ﺍﺯ ﺗﺠﻬﻴﺰﺍﺕ ﻣﺤﻜﻰ ﺷﺎﻣﻞ ﺁﻭﻧﮓ، ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺛﺒﺖ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺳﻴﻨﻤﺎﺗﻴﮏ ﺑﺎ ﺩﻭ ﺣﺴﮕﺮ ﺑﻰﺳﻴﻢ ﻭ ﺯﺍﻭﻳﻪﺳﻨﺞ ﺍﻟﻜﺘﺮﻳﻜﻰ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﺎ ﻣﺮﺟﻊ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﺩﺍﺩﮔﺎﻥ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﺯﺍﻭﻳﻪﺳﻨﺞ ﺍﻟﻜﺘﺮﻳﻜﻰ، ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﺧﻄﺎی ﺍﻳﺴﺘﺎ ﻭ ﺩﻳﻨﺎﻣﻴﮏ ﺑﻪ ﺗﺮﺗﻴﺐ 3 ﻭ 1/6 ﺩﺭﺟﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﺷﺪ.
مهندسی عصبی عضلانی
سهراب بریمانی؛ علی مالکی؛ علی فلاح
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1393، ، صفحه 101-111
چکیده
ﺑﺮﺍی ﺑﺎﺯﺗﻮﺍﻧﻰ ﺣﺮﻛﺘﻰ ﺑﻴﻤﺎﺭﺍﻥ ﺁﺳﻴﺐ ﻧﺨﺎﻋﻰ ﻣﻰﺗﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺭﻭﺵﻫﺎی ﻣﺒﺘﻨﻰ ﺑﺮ FES ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺮﺩ ﻛﻪ ﺭﻛﺎﺏﺯﻧﻰ FES ﺍﺯ ﺟﻤﻠﺔ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵﻫﺎ ﺍﺳﺖ. ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺗﻨﺎﻭﺑﻰ ﺩﺭ ﻣﺎﻫﻴﭽﻪﻫﺎی ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺗﺤﺘﺎﻧﻰ ﻭ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭی ﻧﻘﻄﺔ ﺍﺗﻜﺎی ﺑﻴﻤﺎﺭ، ﺭﻛﺎﺏﺯﻧﻰ FES ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﺮﻩ ﺗﻤﺮﻳﻦﻫﺎی ﻣﻔﻴﺪ ﺑﺮﺍی ﺍﻳﻦ ﻧﻮﻉ ...
بیشتر
ﺑﺮﺍی ﺑﺎﺯﺗﻮﺍﻧﻰ ﺣﺮﻛﺘﻰ ﺑﻴﻤﺎﺭﺍﻥ ﺁﺳﻴﺐ ﻧﺨﺎﻋﻰ ﻣﻰﺗﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺭﻭﺵﻫﺎی ﻣﺒﺘﻨﻰ ﺑﺮ FES ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺮﺩ ﻛﻪ ﺭﻛﺎﺏﺯﻧﻰ FES ﺍﺯ ﺟﻤﻠﺔ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵﻫﺎ ﺍﺳﺖ. ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺗﻨﺎﻭﺑﻰ ﺩﺭ ﻣﺎﻫﻴﭽﻪﻫﺎی ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺗﺤﺘﺎﻧﻰ ﻭ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭی ﻧﻘﻄﺔ ﺍﺗﻜﺎی ﺑﻴﻤﺎﺭ، ﺭﻛﺎﺏﺯﻧﻰ FES ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﺮﻩ ﺗﻤﺮﻳﻦﻫﺎی ﻣﻔﻴﺪ ﺑﺮﺍی ﺍﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﺑﻴﻤﺎﺭﺍﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﺻﻠﻰﺗﺮﻳﻦ ﻣﺸﻜﻞ ﭘﻴﺶ ﺭﻭی ﻛﺎﺭﺑﺮﺩ FES ﺩﺭ ﺗﻮﺍﻧﺒﺨﺸﻰ، ﺧﺴﺘﮕﻰ ﺯﻭﺩﻫﻨﮕﺎﻡ ﻋﻀﻠﻪﺍی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﺤﺮﻳﮏ ﺍﻟﻜﺘﺮﻳﻜﻰ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﻰﺷﻮﺩ. ﺍﺯ ﺳﻮی ﺩﻳﮕﺮ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺣﺮﻛﺖ ﺑﺪﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻣﺴﻴﺮ ﻛﻢﻫﺰﻳﻨﻪﺍی ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﻰﻧﻬﺎﻳﺖ ﻣﺴﻴﺮ ﻣﻤﻜﻦ ﺑﺮﺍی ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ﺑﺪﻥ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﻣﻰﮔﻴﺮﺩ. ﺑﺎﺯﺩﻩ ﺯﻳﺎﺩ ﺣﺮﻛﺘﻰ ﻭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻛﻢﺗﺮﻳﻦ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺧﺴﺘﮕﻰ ﺩﺭ ﻋﻀﻠﻪﻫﺎ ﺍﺯ ﻭﻳﮋﮔﻰﻫﺎی ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺍﺳﺖ. ﺍﺳﺎﺱ ﺍﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ، ﺳﻴﻨﺮﮋی ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﻣﻰﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﻣﻴﺪ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺁﻥ، ﺭﻛﺎﺏﺯﻧﻰ FES ﺑﻪ ﺷﻴﻮﮤ ﻣﺆﺛﺮﺗﺮی ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﻮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺑﻪ ﻛﻤﻰﺳﺎﺯی ﺳﻴﻨﺮﮋی ﻋﻀﻼﻧﻰ ﻣﻴﺎﻥ ﻋﻀﻠﻪﻫﺎی ﺍﺻﻠﻰ ﺩﺭ ﺭﻛﺎﺏﺯﻧﻰ ﺑﺎ ﺭﻭﺵ ﺗﺠﺰﻳﻪ ﻧﺎﻣﻨﻔﻰ ﻣﺎﺗﺮﻳﺲ ﻭ ﺑﺎ ﻣﺒﻨﺎی ﻛﻴﻨﺰﻳﻮﻟﻮﮋی ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﭼﻬﺎﺭ ﺳﻴﻨﺮﮋی ﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻭ ﺑﻬﻴﻨﺔ ﺳﻴﻨﺮﮋیﻫﺎ ﺑﺮﺍی ﺗﻮﺻﻴﻒ ﺭﻛﺎﺏﺯﻧﻰ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻜﺎﻧﻴﻜﻰ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﺪ. ﻣﻌﻴﺎﺭ VAF ﺑﺎ ﺩﺭﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﻴﻨﺮﮋی ﺑﺮﺍی ﺗﻮﺻﻴﻒ ﺭﻛﺎﺏﺯﻧﻰ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖﻫﺎی 40، 50 ﻭ 60 ﺩﻭﺭ ﺑﺮ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺑﻪ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺑﺮﺍﺑﺮ 92±4، 92±3 ﻭ 91±4 ﺩﺭﺻﺪ ﻭ ﺑﺮﺍی ﮔﺸﺘﺎﻭﺭﻫﺎی 5، 7 ﻭ 9 ﻧﻴﻮﺗﻦﻣﺘﺮ ﺑﻪ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺑﺮﺍﺑﺮ 91±3، 92±5 ﻭ 92±4 ﺩﺭﺻﺪ ﺑﻪﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪ. ﺳﻴﻨﺮﮋیﻫﺎی ﺍﺳﺘﺨﺮﺍﺝ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺳﺮﻋﺖﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﻭ ﮔﺸﺘﺎﻭﺭﻫﺎی ﻣﻘﺎﻭﻡ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﺩﺍﺭﺍی ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻰ 4/98 ﺩﺭﺻﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
مهندسی توانبخشی
علی مالکی؛ علی فلاح
دوره 2، شماره 2 ، شهریور 1387، ، صفحه 131-140
چکیده
بیماران ضایعه نخاعی سطوح مهره های پنجم و ششم گردنی قادر به کنترل ارادی حرکت های مفصل شانه هستند اما برای حرکت مفصل آرنج، بعضی از عضلات مربوط فلج شده است. با استفاده از FES و تحریک مناسب عضلات فلج می توان بیمار را در انجام حرکت های روزمره زندگی یاری کرد. یکی از عمده مشکلات استفاده از FES برای بازتوانی حرکت دست رسانی، فراهم آوردن ...
بیشتر
بیماران ضایعه نخاعی سطوح مهره های پنجم و ششم گردنی قادر به کنترل ارادی حرکت های مفصل شانه هستند اما برای حرکت مفصل آرنج، بعضی از عضلات مربوط فلج شده است. با استفاده از FES و تحریک مناسب عضلات فلج می توان بیمار را در انجام حرکت های روزمره زندگی یاری کرد. یکی از عمده مشکلات استفاده از FES برای بازتوانی حرکت دست رسانی، فراهم آوردن فرامین ارادی برای سطوح بالای کنترل است. سینرژی کینماتیک و سینرژی عضلات دو گزینه اصلی برای این منظورند. در این مقاله این دو منبع فرمان مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته اند، علاوه بر این، شیوه ای تلفیقی نیز پیشنهاد شده است که از کارایی بالاتری برخوردار است. برای همین منظور، داده های EMG و کینماتیک طی انجام گروهی از حرکت های روزمره زندگی(ADL) ، ثبت و پیش پردازش شد. سپس بررسی های دقیقی انجام شده است تا مقادیر مناسب برای متغیرهای شبکه عصبی کنترل گر سطح بالا تعیین گردد. در ادامه شش ساختار مختلف کنترل گر شبکه عصبی با داده های EMG و/یا کینماتیک آموزش داده شد. با این شیوه، درصد همبستگی متقابل بین تخمین و اندازه گیری برای تراژکتوری های همه ثبت ها، 94.76% برای سینرژی کینماتیک و 98.08% برای سینرژی عضلات است. در روش تلفیقی، این مقادیر به ترتیب به 94.82% و 98.84% بهبود یافته است. علاوه بر این، روش تلفیقی با تخمین وضعیت مطلوب برای مفصل دیستال و میزان فعالیت عضلات فلج، راه را برای بهبود کارایی کنترل گر سطح پایین هموار می سازد.