پردازش تصاویر پزشکی
محمد رضا رضاییان
دوره 16، شماره 4 ، اسفند 1401، ، صفحه 300-310
چکیده
تبادل شیمیایی در اثر فرآیند انتقال اشباع از طریق اعمال پالس اشباع کننده الکترومغناطیسی به رشته پالس تصویربرداری اسکنر تشدید مغناطیسی اثر CEST نامیده میشود. اثر CEST عمدتا به زمانهای استراحت، نرخ تبادل شیمیایی، غلظت عامل کنتراست و ویژگیهای پالس اشباعکننده الکترومغناطیسی بستگی دارد. میزان وابستگی نرخ تبادل شیمیایی به برخی از شاخصهای ...
بیشتر
تبادل شیمیایی در اثر فرآیند انتقال اشباع از طریق اعمال پالس اشباع کننده الکترومغناطیسی به رشته پالس تصویربرداری اسکنر تشدید مغناطیسی اثر CEST نامیده میشود. اثر CEST عمدتا به زمانهای استراحت، نرخ تبادل شیمیایی، غلظت عامل کنتراست و ویژگیهای پالس اشباعکننده الکترومغناطیسی بستگی دارد. میزان وابستگی نرخ تبادل شیمیایی به برخی از شاخصهای بالینی از جمله pH، دما و مصرف گلوکز امکان تشخیص غیرتهاجمی و زودهنگام برخی از بیماریها را فراهم میکند. در این مقاله برای تعیین و اندازهگیری نرخ تبادل شیمیایی در قالب یک رابطه بسته ریاضی، تحلیل کمی از اثر CEST در قالب یک تابع هدف جدید ارایه میشود. اعمال روشهای مبتنی برگرادیان بر روی تابع هدف محدب گونه پیشنهادی، توصیف جدیدی از دامنه بهینه پالس اشباع کننده الکترومغناطیسی مستطیلی ارائه میکند. معکوس-گیری از این توصیف، ضمن ارایه بیان تحلیلی جدیدی از نرخ تبادل، نمایش سادهتری برای عاملهای کنتراست CEST دارای فرکانس تشدید بالا، در قالبی ناوابسته به میزان غلظت عامل کنتراست را فراهم میکند. ارزیابی تابع هدف و روابط پیشنهادی از طریق مقایسه با روشهای معتبر برگرفته از حل معادلات بلاخ-مک کانل با استفاده از دادههای پارامتری و واقعی انجام می-گیرد. متوسط مجذور خطای نسبی تابع هدف بر مبنای دادههای پارامتری 25/7 درصد و برای روابط پیشنهادی دامنه بهینه پالس اشباع کننده الکترومغناطیسی و نرخ تبادل شیمیایی بااستفاده از دادههای واقعی به ترتیب 3/6 و 2/4 درصد است.
پردازش تصاویر پزشکی
سینا شامخی
دوره 16، شماره 2 ، شهریور 1401، ، صفحه 95-113
چکیده
بررسی شهودی لایههای شبکیه در تصاویر برشنگاری همدوسی اپتیکی حوزهی طیف (SD-OCT) یکی از روشهای اصلی مورد استفادهی پزشکان برای تشخیص بیماریهای شبکیه است. این روش با چالشهایی مانند نویز، پیچیدگی تصاویر و نزدیکی لایهّهای شبکیه مواجه میباشد. در سالهای اخیر تشخیص خودکار بیماریهای شبکیهی چشم به یکی از موضوعات مهم بالینی در ...
بیشتر
بررسی شهودی لایههای شبکیه در تصاویر برشنگاری همدوسی اپتیکی حوزهی طیف (SD-OCT) یکی از روشهای اصلی مورد استفادهی پزشکان برای تشخیص بیماریهای شبکیه است. این روش با چالشهایی مانند نویز، پیچیدگی تصاویر و نزدیکی لایهّهای شبکیه مواجه میباشد. در سالهای اخیر تشخیص خودکار بیماریهای شبکیهی چشم به یکی از موضوعات مهم بالینی در حوزهی بینایی کامپیوتر تبدیل شده است. در این تحقیق روشی جدید برای طبقهبندی کارآمد چندکلاسهی خودکار تصاویر SD-OCT ارائه شده که متشکل از پنج مرحلهی پیشپردازش، تشخیص لایهها، استخراج ویژگیها، کاهش بعد، و طبقهبندی تصویر است. بررسی شکل لایهی RNFL و پیوند IS/OS به عنوان روشی بالینی در تصمیمگیریهای پزشکان برای تشخیص بیماریهای شبکیه موثر است. از این رو در این پژوهش با الهام از این روش تشخیص بالینی، لایهی RNFL و پیوند IS/OS توسط روشی جدید مبتنی بر الگوریتم بهبود رگ فرنگی و گرادیان تصویر تشخیص داده شده است. سپس با استخراج و انتخاب انواعی از ویژگیهای موثر از لایهها، الگوریتمی بر پایهی درخت تصمیم ترکیبی برای طبقهبندی تصاویر شبکیه پیشنهاد شده و در قالب یک نرمافزار کاربردی در متلب ارائه شده است. روش پیشنهادی روی تصاویر دو پایگاه دادهی شناخته شدهی دوک و کرمنی ارزیابی شده است. بر اساس نتایج، دقت، حساسیت، اختصاصیت، درستی، نرخ منفی نادرست و معیار F1 روش پیشنهادی در پایگاه دادهی دوک به ترتیب برابر با 7/98، 8/98، 4/99، 1/99، 3/1 و 7/98 درصد و در پایگاه کرمنی به ترتیب برابر با 8/96، 7/96، 9/98، 4/98، 2/3 و 7/96 درصد است. نتایج نشاندهندهی برتری روش پیشنهادی در مقایسه با سایر روشهای مقایسهای است. در مجموع به کارگیری ویژگیهای کارآمد از لایههای تاثیرگذار شبکیه و توانمندی روش طبقهبندی، موجب ارتقای عملکرد روش پیشنهادی در مقایسه با روشهای پیچیدهتر پیشین شده است.
پردازش تصاویر پزشکی
مریم دوروشی؛ ندا بهزادفر
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1400، ، صفحه 289-298
چکیده
تشخیص به موقع خستگی به بهبود کیفیت و تاثیرگذاری آموزش نوروفیدبک کمک میکند. در این مقاله تشخیص خستگی با استفاه از سیگنال اﻟﻜﺘﺮواﻧﺴﻔﺎﻟﻮﮔﺮام شرکت کنندگان در طی آموزش نوروفیدبک در 10 جلسهی آموزش بررسی شده است. آموزش نوروفیدبک دارای دو پروتکل مختلف به نامهای پروتکلهای یک و دو است. پروتکل اول ویژگی آموزشی ترکیبی از ویژگی ...
بیشتر
تشخیص به موقع خستگی به بهبود کیفیت و تاثیرگذاری آموزش نوروفیدبک کمک میکند. در این مقاله تشخیص خستگی با استفاه از سیگنال اﻟﻜﺘﺮواﻧﺴﻔﺎﻟﻮﮔﺮام شرکت کنندگان در طی آموزش نوروفیدبک در 10 جلسهی آموزش بررسی شده است. آموزش نوروفیدبک دارای دو پروتکل مختلف به نامهای پروتکلهای یک و دو است. پروتکل اول ویژگی آموزشی ترکیبی از ویژگی فرکانسی و غیرفرکانسی بوده اما پروتکل دو تنها شامل ویژگی فرکانسی است. در پروتکل اول زمان رخ دادن خستگی، روند شیب تغییرات توان دومین زیرباند پایین آلفا در کانال OZ کاهشی، آنتروپی جایگشتی در کانال FZ افزایشی و روند شیب تغییرات امتیاز نیز کاهشی است. در پروتکل دوم روند شیب تغییرات توان دومین زیرباند پایین آلفا در کانال OZ و امتیاز کاهشی بوده و به عبارت دیگر ویژگی در راستای هدف آموزش نوروفیدبک در اثر خستگی تغییر نکرده و شرکت کننده نمیتواند امتیازگیری داشته باشد. نتایج بر اساس روند شیب تغییرات توان دومین زیرباند پایین آلفا و آنتروپی جایگشتی بیان شده که نشان دهندهی رخ دادن خستگی برای یک شرکت کننده در پروتکل اول و برای سه شرکت کننده در پروتکل دوم است.
پردازش تصاویر پزشکی
محمدرضا رضاییان
دوره 15، شماره 1 ، اردیبهشت 1400، ، صفحه 47-58
چکیده
تصویربرداری مولکولی به روش تشدید مغناطیسی با ردیابی عاملهای کنتراست که اساس آن بر پایهی تشدید مغناطیسی هستهای بنا نهاده شده، به دلیل رزولوشن مکانی مناسب و فناوری بیضرر به عنوان یک روش نوین تشخیصی آناتومی و عملکردی در کاربردهای مختلف پزشکی مورد توجه قرار گرفته است. در اسکنر تشدید مغناطیسی با اعمال پالس اشباع الکترومغناطیسی ...
بیشتر
تصویربرداری مولکولی به روش تشدید مغناطیسی با ردیابی عاملهای کنتراست که اساس آن بر پایهی تشدید مغناطیسی هستهای بنا نهاده شده، به دلیل رزولوشن مکانی مناسب و فناوری بیضرر به عنوان یک روش نوین تشخیصی آناتومی و عملکردی در کاربردهای مختلف پزشکی مورد توجه قرار گرفته است. در اسکنر تشدید مغناطیسی با اعمال پالس اشباع الکترومغناطیسی عمدتا مستطیلی، طیف اسپکتروسکوپی معروف به طیف Z حاصل میشود. در فرکانسهای متناظر با فرکانس لارمور در طیف Z دامنههایی ناشی از اشباع مستقیم آب و عاملهای کنتراست که معرف اثر انتقال اشباع به واسطهی تبادل شیمیایی (CEST) است ایجاد میشود. پدیدهی شیفت شیمیایی، ناهمگنی میدان مغناطیسی و نویز موجود در فرایند تصویربرداری ضمن تغییر موقعیت فرکانسهای لارمور در طیف Z، منجر به مخدوش شدن اثر CEST میشود. عمدتا اثر این نویز با توزیع رایسین که در حالت حدی مطابق با توزیع گوسی است مدل میشود. در این مقاله روش کارامدی جهت کاهش نویز از طیف Z و آشکارسازی پوش اثر CEST ارائه شده است. نویززدایی، با استفاده از خروجی مدل تحلیلی ناشی از حل معادلات بلاخ-مککانل و آشکارسازی اثر CEST از طریق محاسبهی تابع درستنمایی بیزین صورت گرفته است. بررسی کارایی روش پیشنهادی برای حذف نویز و آشکارسازی اثر CEST روی طیفهای واقعی Z برگرفته از اسکنر تشدید مغناطیسی و دادههای پارامتری حاصل از بافت انسان انجام شده است. عملکرد روش پیشنهادی به طور متوسط با اندازهگیری مجذور مربعات خطای نسبی بین طیف Z واقعی و نویزی در سیگنال به نویز 10 dB و تعداد مشاهدات 5 حدودا برابر با 4% به دست آمده است. مقدار خطای نوع اول (p-value) بر مبنای دادههای پارامتری زمانی که واریانس نویز از 008/0 و تعداد مشاهدات از 4 بیشتر باشد، کمتر از 05/0 به دست آمده است. همچنین در این مقاله معیاری برای آشکارسازی اثر CEST بر مبنای عملگر میانهگیری جهت بررسی کارایی روش پیشنهادی متناسب با قدرت نویز و تعداد مشاهدات پیشنهاد شده است.
پردازش تصاویر پزشکی
درسا جعفرخواه صیقلانی؛ مهران یزدی؛ محمد فقیهی
دوره 14، شماره 4 ، بهمن 1399، ، صفحه 267-276
چکیده
امروزه سرطان یکی از شایعترین بیماریها بوده و سرطان مغز یکی از مهلکترین و مرگآورترین انواع سرطان است که تشخیص درست و به موقع آن تاثیر مهمی در زندگی بیمار دارد. پزشکان برای تشخیص این بیماری به تصویرهای امآرآی و سیتیاسکن مغز نیاز دارند. تا کنون روشهای مختلفی برای تشخیص تومور مغزی با استفاده از تصاویر پزشکی ارائه شده است اما ...
بیشتر
امروزه سرطان یکی از شایعترین بیماریها بوده و سرطان مغز یکی از مهلکترین و مرگآورترین انواع سرطان است که تشخیص درست و به موقع آن تاثیر مهمی در زندگی بیمار دارد. پزشکان برای تشخیص این بیماری به تصویرهای امآرآی و سیتیاسکن مغز نیاز دارند. تا کنون روشهای مختلفی برای تشخیص تومور مغزی با استفاده از تصاویر پزشکی ارائه شده است اما این روشها به دلیل شباهت زیاد بافت تومور و سایر بافتهای مغز از دقت مناسبی برخوردار نیستند. در این مقاله روشی با استفاده از تلفیق تصاویر امآرآی و سیتیاسکن برای تشخیص سه نوع شایع از تومورهای مغزی (گلیوما، منژیوما و تومور هیپوفیز) پیشنهاد شده است. در این روش از ساختاری بر مبنای یادگیری عمیق استفاده شده تا ویژگیهای متمایزکنندهی بافت مغز و تومور استخراج شود. تصویر تلفیقی به دست آمده دقت تشخیص نوع تومور را افزایش داده و نتایج به دست آمده با استفاده از روش پیشنهادی برتری این روش را نسبت به سایر روشها نشان میدهد.
پردازش تصاویر پزشکی
گلاره ولیزاده؛ فرشید باباپور مفرد؛ احمد شالباف
دوره 14، شماره 4 ، بهمن 1399، ، صفحه 291-306
چکیده
مدلسازی شکل آماری به طور گسترده در کاربردهای مربوط به تصاویر قلبی مورد استفاده قرار گرفته و مطالعات متعددی با هدف ساخت این مدلها به طور بهینه انجام شده است. در این مقاله به ارزیابی مدلهای سهبعدی مختلف از اندوکاردیوم که در نتیجهی به کارگیری استراتژیهای متفاوت همراستاسازی پوستهها به وجود آمده پرداخته شده است. با کمک 20 دادهی ...
بیشتر
مدلسازی شکل آماری به طور گسترده در کاربردهای مربوط به تصاویر قلبی مورد استفاده قرار گرفته و مطالعات متعددی با هدف ساخت این مدلها به طور بهینه انجام شده است. در این مقاله به ارزیابی مدلهای سهبعدی مختلف از اندوکاردیوم که در نتیجهی به کارگیری استراتژیهای متفاوت همراستاسازی پوستهها به وجود آمده پرداخته شده است. با کمک 20 دادهی نرمال، سه مدل سهبعدی مختلف اندوکاردیوم در فاز انتهای سیستول از طریق روشهای همراستاسازی متفاوت با استفاده از نقاط مرکز راس (CoA)، مرکز جرم (CoM) و مرکز قاعدهی (CoB) اندوکاردیوم ساخته شده است. آنالیز مولفهی اصلی به منظور تشریح اختلافات آماری مدلها انجام شده و کارایی مدلها توسط معیارهای فشردگی، قابلیت تعمیم و اختصاصی بودن مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین فاصلهی هاسدرف به عنوان شاخصی جهت بررسی عملکرد هر مدل در کاربرد بخشبندی از طریق تکینیک مدل شکل فعال مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که مدل مبتنی بر CoB نسبت به مدل مبتنی بر CoA فشردگی کمتر و نسبت به مدل مبتنی بر CoM فشردگی بیشتری دارد. با این که در یک تعداد مد معین، خطای بازسازی نمونهها در هر سه مدل تقریبا یکسان بوده اما همراستاسازی بر مبنای CoB منجر به ساخت مدلی شده که منحصر به فردتر از دو مدل دیگر است. در نهایت مقایسهی نتایج هاسدرف نشان داده که بخشبندی اندوکاردیوم با استفاده از مدل مبتنی بر CoB دارای دقت بیشتری نسبت به دو مدل دیگر است. آنالیز کمی نتایج نشان داده که تغییر روش همراستاسازی در ساخت مدل شکل آماری موثر بوده به طوری که میزان شاخص اختصاصی بودن و دقت بخشبندی با استفاده از مدل ساخته شده بر مبنای CoB نسبت به روش مرسوم CoM کاملا بهبود یافته است.
پردازش تصاویر پزشکی
امیرحسین چالهچاله؛ علی خادم
دوره 14، شماره 1 ، اردیبهشت 1399، ، صفحه 31-42
چکیده
تشخیص به موقع و صحیح اختلال دوقطبی (BD) و متعاقب آن انجام فرایندهای درمانی، برای جلوگیری از پیشرفت و وخیم شدن این بیماری ضروری است. اگر چه استفاده از دادههای مبتنی بر تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی در حال استراحت (rs-fMRI) و ویژگیهای استخراج شده از آنها ممکن است نقش موثری در تشخیص اختلال دوقطبی داشته باشد، اما تا کنون تحقیقات ...
بیشتر
تشخیص به موقع و صحیح اختلال دوقطبی (BD) و متعاقب آن انجام فرایندهای درمانی، برای جلوگیری از پیشرفت و وخیم شدن این بیماری ضروری است. اگر چه استفاده از دادههای مبتنی بر تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی در حال استراحت (rs-fMRI) و ویژگیهای استخراج شده از آنها ممکن است نقش موثری در تشخیص اختلال دوقطبی داشته باشد، اما تا کنون تحقیقات اندکی روی تشخیص افراد مبتلا به BD به کمک rs-fMRI صورت گرفته و نتایج به دست آمده نیز از صحت بالایی برخوردار نبوده است. در این تحقیق یک روش جدید مبتنی بر ارتباطات عملکردی برای تشخیص BD I ارائه شده است. برای این منظور با استفاده از ارتباطات عملکردی بر پایهی دانه، چهار ناحیهی PCC، dlPFC، amygdala و sgACC به ترتیب به عنوان نمایندههای شبکهی DMN، FPN و SN در نظر گرفته شده تا ارتباطات عملکردی میان آنها و سایر نواحی مغز محاسبه گردد. پس از محاسبهی ارتباطات عملکردی برای هر فرد، با استفاده از آستانهگذاری مقدار t ویژگیهای مفیدتر انتخاب شده و سپس با یک ماشین بردار پشتیبان (SVM) و روش اعتبارسنجی متقابل LOOCV و تنها با استفاده از چهار ویژگی ترکیبی، طبقهبندی افراد سالم و افراد دارای اختلال BD I انجام شده است. نتایج روش پیشنهادی روی دادههای rs-fMRI مربوط به 49 فرد سالم و 34 فرد مبتلا به BD I مورد استفاده قرار گرفته و صحت طبقهبندی بیش از 90% حاصل شده است. همچنین در بررسی ارتباطات عملکردی بین چهار ناحیهی مذکور و سایر نواحی مغز در افراد مبتلا به BD I نسبت به افراد سالم کاهش معنیداری در ارتباطات مشاهده شده است. ناحیههای Ag و OFC (با دانهی PCC)، ACC (با دانههای dlPFC و amygdala) و ITG (با دانهی sgACC) در افراد دارای اختلال بیشترین افت ارتباطات عملکردی را با چهار ناحیهی مذکور داشتهاند که این نتایج با نتایج تحقیقات پیشین در این زمینه سازگار میباشد.
پردازش تصاویر پزشکی
سعید شاکری؛ فرناز قاسمی؛ فرشاد الماسگنج
دوره 13، شماره 1 ، فروردین 1398، ، صفحه 17-30
چکیده
حذف نویز یکی از مهمترین مراحل در پردازش تصاویر دیجیتال است. امروزه از تصاویر سیتی با اشعهی مخروطی به صورت گسترده در تصویربرداری از ناحیهی فک و صورت استفاده میشود. این تصاویر به دلیل الگوریتم بازسازی متفاوت و اعمال دوز بسیار کم در مقایسه با سیتی، دارای نویز و آرتیفکتهای مختلف هستند. از این رو، استفاده از روشهای ...
بیشتر
حذف نویز یکی از مهمترین مراحل در پردازش تصاویر دیجیتال است. امروزه از تصاویر سیتی با اشعهی مخروطی به صورت گسترده در تصویربرداری از ناحیهی فک و صورت استفاده میشود. این تصاویر به دلیل الگوریتم بازسازی متفاوت و اعمال دوز بسیار کم در مقایسه با سیتی، دارای نویز و آرتیفکتهای مختلف هستند. از این رو، استفاده از روشهای کاهش نویز در این تصاویر برای افزایش نسبت سیگنال به نویز در آنها ضروری میباشد. در این مقاله از روش تحلیل مولفههای مستقل (ICA) به منظور جداسازی نویز از تصاویر سیتی با اشعهی مخروطی استفاده شده و سه الگوریتم مختلف NG-FICA، ERICA و FastICA مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین از دو روش قدرتمند کاهش نویز دیگر، آستانهگذاری تبدیل موجک گسستهی دوبعدی و فیلتر انتشار ناهمسانگرد بهینه، برای مقایسهی نتایج استفاده شده است. روش پیشنهادی روی 12 تصویر مختلف در حضور دو نویز گوسی و اسپکل بررسی شده و نتایج به دست آمده با استفاده از معیارهای زمان پردازش، PSNR، MSE و SSIM مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که روشهای ICA نسبت به سایر روشهای حذف نویز عملکرد بهتری در جداسازی نویز از تصاویر سیتی با اشعهی مخروطی داشته و از میان سه الگوریتم مورد بررسی، الگوریتم NG-FICA از نظر زمانی،حفظ کیفیت تصویر و کاهش نویز، عملکرد بهتری داشته است.
پردازش تصاویر پزشکی
سینا شامخی؛ محمدحسین میرانبیگی؛ علی گویا
دوره 12، شماره 4 ، بهمن 1397، ، صفحه 265-275
چکیده
تطبیق لکههای پروتئینی در تصاویر الکتروفورز ژل دوبعدی (2DGE)، یکی از فرایندهای اصلی در تحلیل این تصاویر است. به دلیل چالشهای موجود در تصاویر 2DGE، همچون حضور نویز و آرتیفکت، تطبیق لکههای پروتئینی، تحت نظارت نیروی انسانی انجام گرفته که این نظارت، احتمال وقوع خطاهای انسانی را به دنبال خواهد داشت. از اینرو، در این تحقیق، یک الگوریتم ...
بیشتر
تطبیق لکههای پروتئینی در تصاویر الکتروفورز ژل دوبعدی (2DGE)، یکی از فرایندهای اصلی در تحلیل این تصاویر است. به دلیل چالشهای موجود در تصاویر 2DGE، همچون حضور نویز و آرتیفکت، تطبیق لکههای پروتئینی، تحت نظارت نیروی انسانی انجام گرفته که این نظارت، احتمال وقوع خطاهای انسانی را به دنبال خواهد داشت. از اینرو، در این تحقیق، یک الگوریتم جدید و خودکار برای تطبیق لکههای پروتئینی، مبتنی بر مدلهای احتمالاتی، ارائه شده است. به دلیل پیچیدگی مدل احتمالاتی پیشنهادی، برای حل روابط موجود، از روش بیز-وردشی استفاده شده است. عملکرد الگوریتم پیشنهادی، بهکمک معیارهایی آماری روی مجموعهی تصاویر واقعی و مصنوعی تهیه شده در این تحقیق، مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر این اساس، لکههای پروتئینی توسط الگوریتم پیشنهادی، در تصاویر واقعی با خطای زاویهای 05/0 رادیان و خطای نقطهی پایانی 46/1 پیکسل و در تصاویر مصنوعی با خطای زاویهای 13/0 رادیان و خطای نقطهی پایانی 90/0 پیکسل، تطبیق داده شدهاند. این نتایج، نشان دهندهی دقت، کارایی بالاتر و خطای تطبیق پایینتر الگوریتم پیشنهادی در مقایسه با سایر روشهای مورد بررسی میباشد.
پردازش تصاویر پزشکی
عباس بینیاز؛ فاطمه عبدالعلی؛ رضا آقاییزاده ظروفی؛ امید حاجیمقصودی؛ یوشینوبو ساتو
دوره 12، شماره 4 ، بهمن 1397، ، صفحه 317-329
چکیده
آندوسکوپی به کمک کپسول بیسیم، یکی از روشهای غیرتهاجمی آسیبشناسی مسیر گوارشی انسان به شمار آمده که با پیشروی کپسول در مسیر گوارشی و تصویربرداری از این مسیر، ویدئوی آندوسکوپی ضبط میشود. در عمل، حجم وسیعی از ویدئوهای آندوسکوپی با کیفیتهای مختلف و زمان تصویربرداری طولانی، از مسیر گوارشی ثبت میشود که این زمان در حدود 8 ساعت ...
بیشتر
آندوسکوپی به کمک کپسول بیسیم، یکی از روشهای غیرتهاجمی آسیبشناسی مسیر گوارشی انسان به شمار آمده که با پیشروی کپسول در مسیر گوارشی و تصویربرداری از این مسیر، ویدئوی آندوسکوپی ضبط میشود. در عمل، حجم وسیعی از ویدئوهای آندوسکوپی با کیفیتهای مختلف و زمان تصویربرداری طولانی، از مسیر گوارشی ثبت میشود که این زمان در حدود 8 ساعت بوده و زمان بازنگری ویدئوی آندوسکوپی توسط پزشک متخصص و مجرب نیز در حدود 2 ساعت و یا بیشتر میباشد. روشهای خلاصهسازی ویدئو، میتوانند زمان بازنگری و همچنین خطاهای تفسیر و بازنگری دستی توسط پزشک را کاهش دهند. در این پژوهش، به منظور غلبه بر محدودیتهای موجود در استخراج فریمهای کلیدی، روشی مبتنی بر بینایی ماشین به کمک خصوصیات منحصر به فرد تجزیه به مقادیر تکین انطباقی مبتنی بر پنجرهی لغزشی، پیشنهاد شده است که با به کارگیری این ویژگیها، امکان خلاصهسازی ویدئوی کپسول اندوسکوپی فراهم میگردد. علاوه بر این، به دلیل محدودیتهای حجم و توان کپسول آندوسکوپی و فیزیک مسیرگوارشی، تصاویر کپسول دارای روشنایی پایینی بوده و غیریکنواخت میباشند که برای حل این مشکل، از فیلتر انتشار تطبیقی بهره گرفته شده است. نتایج آزمایش روی کپسول بیسیم، نشان میدهد که زمان بازنگری به طور قابل ملاحظهای کاهش یافته است. ارزیابیهای کمی و کیفی، نشان میدهند که استفاده از این روش پیشنهادی، تاثیر مثبتی روی فرایند خلاصهسازی داشته است. از اینرو، میتوان در سایر کاربردهای بالینی، از قبیل آموزش پزشکان جوان، آسیبشناسی به کمک کامپیوتر، تصمیمگیری سریع و مدیریت اطلاعات پزشکی نیز از این روش بهره گرفت.
پردازش تصاویر پزشکی
امیر سزاوار؛ حسن فرسی؛ فریما فرسی
دوره 12، شماره 4 ، بهمن 1397، ، صفحه 341-355
چکیده
سرطان پروستات، به عنوان یکی از مهمترین بیماریهای مردان به شمار میرود. تشخیص زودهنگام و به موقع این بیماری و درجهی پیشرفت آن، به روند درمان و جلوگیری از سرایت بیماری به سایر بافتها، کمک شایانی میکند. به منظور تعیین درجهی بیماری، از بافت نمونهبرداری شده و با بررسی ساختار پاتولوژی، نوع درجه تعیین میگردد. در جدیدترین ...
بیشتر
سرطان پروستات، به عنوان یکی از مهمترین بیماریهای مردان به شمار میرود. تشخیص زودهنگام و به موقع این بیماری و درجهی پیشرفت آن، به روند درمان و جلوگیری از سرایت بیماری به سایر بافتها، کمک شایانی میکند. به منظور تعیین درجهی بیماری، از بافت نمونهبرداری شده و با بررسی ساختار پاتولوژی، نوع درجه تعیین میگردد. در جدیدترین دستهبندی، بافت پروستات به پنج درجه تقسیمبندی میشود که درجهی یک، خوشخیمترین حالت و درجهی پنج، نشاندهندهی وخیمترین حالت بیماری میباشد. با توجه به زمانبر بودن طبقهبندی توسط انسان و رشد فناوری هوش مصنوعی، اخیرا این طبقهبندیها توسط الگوریتمهای هوشمند مختلفی انجام میشود. اگر چه امروزه روشهای قدرتمندی به منظور توصیف و طبقهبندی تصاویر، ابداع شده، اما وجود فاصلهی معناداری میان ادراک بینایی انسان و ویژگیهای سطح پایین استخراج شده توسط الگوریتمها، مهمترین چالش در راه دستیابی به دقت مطلوب به شمار میرود. در این مقاله، با ترکیب ویژگیهای آماری بافت تصویر و ویژگیهای عمیق استخراج شده توسط شبکهی عصبی کانولوشن عمیق، روش جدیدی ارائه شده است که در آن، استفاده از شبکهی عصبی کانولوشن عمیق، باعث به دست آمدن ویژگیهای سطح بالا و عمیقی از تصاویر پاتولوژی شده و با ترکیب این ویژگیها با ویژگیهای آماری بافت، دقت طبقهبندی افزایش یافته است. به منظور ارزیابی روش پیشنهادی، این روش روی پایگاه دادهی جامعهی بینالمللی آسیبشناسی اورولوژی، اعمال شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که روش پیشنهادی، به دقت بیشتری نسبت به سایر روشهای مرسوم برای طبقهبندی تصاویر پاتولوژی دست یافته است.
پردازش تصاویر پزشکی
سمیه ملکی بالاجو؛ داوود آسمانی؛ حمید سلطانیانزاده
دوره 12، شماره 2 ، شهریور 1397، ، صفحه 111-124
چکیده
اختلال در ارتباطات عملکردی مربوط به شبکهی حالت پیشفرض در مراحل اولیهی بیماری آلزایمر گزارش شده است. به تازگی، ویژگی غیرایستانی شبکههای مغزی، با توجه به اینکه ارتباطات عملکردی درون و مابین این شبکهها در طول زمان، حتی در شرایطی که مغز انسان در حالت استراحت است، تغییر میکند، مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. بنابراین، ...
بیشتر
اختلال در ارتباطات عملکردی مربوط به شبکهی حالت پیشفرض در مراحل اولیهی بیماری آلزایمر گزارش شده است. به تازگی، ویژگی غیرایستانی شبکههای مغزی، با توجه به اینکه ارتباطات عملکردی درون و مابین این شبکهها در طول زمان، حتی در شرایطی که مغز انسان در حالت استراحت است، تغییر میکند، مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. بنابراین، برای مطالعهی کامل تغییرات ارتباطات عملکردی در بیماری آلزایمر، لازم است که تغییرات اساسی الگوی دینامیک آنها نیز بررسی شود. هدف از این مطالعه، بررسی الگوهای ارتباط عملکردی دینامیک درون شبکهی حالت پیشفرض در بیماران آلزایمر نسبت به افراد سالم میباشد. در این مطالعه، روشی مبتنی بر رگرسیون منطقی تنک، برای تخمین ماتریس ارتباطات عملکردی از دادههای تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی در حالت استراحت ۲۴ بیمار آلزایمری و ۳۷ فرد سالم استفاده میشود. برای تجزیه و تحلیل شبکهی ارتباطات عملکردی دینامیک، نمرهی تغییرات زمانی الگوی عملکردی برای هر ناحیهی مغزی تعریف میشود که میتواند چگونگی تغییرات الگوی عملکردی یک ناحیهی مغزی در طول زمان با استفاده از ارتباطات عملکردی دینامیک آن ناحیهی مغزی را کمیسازی نماید. نتایج مقایسهی گروهی نشان میدهد که نمرهی تغییرات زمانی الگوی عملکردی برخی از مناطق اصلی شبکهی حالت پیشفرض مانند قشر قدامی مغز میانی و قشر تمپورال جانبی در بیماران آلزایمری به طور قابل توجهی افزایش مییابد. همچنین تجزیه و تحلیل متعارف ارتباطات عملکردی استاتیک نشان میدهد که الگوی ارتباطات عملکردی این نواحی در اثر بیماری آلزایمر مختل میشود. این یافتهها نشان میدهند که نواحی قشر قدامی مغز میانی و قشر تمپورال جانبی در بیماران آلزایمری احتمالا به سازماندهی مجدد الگوی عملکردی خود در راستای جبران کاهش کارایی عملکردی ناشی از بیماری آلزایمر، تمایل دارند.
پردازش تصاویر پزشکی
حامد فیاض؛ محسن سریانی؛ احساناله کوزهگر؛ تائو تن
دوره 12، شماره 2 ، شهریور 1397، ، صفحه 137-146
چکیده
سرطان پستان دومین عامل مرگ زنان در جهان است. هر چه این بیماری زودتر تشخیص داده شود، احتمال موفقیت در درمان آن بیشتر خواهد بود. امروزه به دلیل مشکلات تصویربرداری ماموگرافی، استفاده از تصاویر فراصوت برای تشخیص سرطان پستان در حال افزایش است. یکی از انواع سامانههای تصویربرداری پستان، ABUS است. این نوع تصویربرداری از مزایای زیادی ...
بیشتر
سرطان پستان دومین عامل مرگ زنان در جهان است. هر چه این بیماری زودتر تشخیص داده شود، احتمال موفقیت در درمان آن بیشتر خواهد بود. امروزه به دلیل مشکلات تصویربرداری ماموگرافی، استفاده از تصاویر فراصوت برای تشخیص سرطان پستان در حال افزایش است. یکی از انواع سامانههای تصویربرداری پستان، ABUS است. این نوع تصویربرداری از مزایای زیادی نسبت به ماموگرافی و سایر روشهای تصویربرداری فراصوت برخوردار میباشد. طراحی یک سامانهی تشخیص به کمک کامپیوتر برای تحلیل تصاویر فراصوت در کنار رایج شدن این نوع تصویربرداری ضروری است. این سامانهها معمولا دارای چهار بخش پیشپردازش، قطعهبندی، استخراج ویژگی و دستهبندی هستند. افزایش دقت قطعهبندی، باعث افزایش دقت عملکرد سامانه میشود. در پژوهشهای پیشین، از روشهای پویش حلزونی و کانتور فعال برای قطعهبندی تودهها در تصاویر سهبعدی استفاده شده است. در سالهای اخیر، استفاده از یادگیری ژرف در زمینههای مختلف، منجر به کسب نتایج قابل توجهی شده است که امکان دستیابی به این نتایج با روشهای سنتی پیشین وجود نداشت. در این پژوهش، با استفاده از یک شبکهی عصبی ژرف، که از معماری U-net 3Dبهره میبرد، تودههای سرطانی در تصاویر ABUS قطعهبندی شدهاند. در این روش، به منظور بهبود عملکرد شبکه، از یک رویکرد جدید برای پسپردازش استفاده شده است. مجموعهی دادگان مورد استفاده، از ۳۲ بیمار جمعآوری شده و شامل۵۰ توده (۳۸ تودهی بدخیم و ۱۲ تودهی خوشخیم) است. برای ارزیابی دقت قطعهبندی، از معیار ضریب Dice استفاده شده است. میانگین دقت به دست آمده روی مجموعهی دادگان مورد استفاده در این پژوهش، ۷۷/۰ است.
پردازش تصاویر پزشکی
مهدیه قاسمی
دوره 12، شماره 1 ، خرداد 1397، ، صفحه 51-61
چکیده
بیماری پارکینسون یک بیماری انحطاط عصبی پیشرونده است که با علائم بالینی ترمور، سفتی عضلات و کندی حرکت مشخص میشود. تغییرات عملکردی مربوط به درگیریهای پاتولوژیکی در بیماری پارکینسون، میتواند در شبکهای جهتدار از تقابلات بین نواحی مختلف مغز در حالت استراحت، که مغز دارای نوسانات خودبهخودی پایه است، نشان داده شود. در این مقاله ...
بیشتر
بیماری پارکینسون یک بیماری انحطاط عصبی پیشرونده است که با علائم بالینی ترمور، سفتی عضلات و کندی حرکت مشخص میشود. تغییرات عملکردی مربوط به درگیریهای پاتولوژیکی در بیماری پارکینسون، میتواند در شبکهای جهتدار از تقابلات بین نواحی مختلف مغز در حالت استراحت، که مغز دارای نوسانات خودبهخودی پایه است، نشان داده شود. در این مقاله برای ایجاد شبکهی جهتدار با استفاده از دادگان تصویربرداری تشدید مغناطیسی حالت استراحت (RS-fMRI)، روش تابع انتقال جهتدار (DTF) به همراه تئوری گراف در دو زیر باند فرکانسی بالا و پایین به کار رفته و ارتباطات درونگروهی و بین گروه سالم و بیمار، بر مبنای آنالیزهای آماری با هم مقایسه شده است. نتایج مقایسهی گروهی شبکهی ارتباطات تاثیری بین افراد سالم و بیماران پارکینسونی که روی دادگان RS-fMRI بیماری پارکینسون انجام شده است، نشان میدهد که در زیر باند فرکانسی پایین در هر دو گروه سالم و بیمار، ارتباطات معنادار بیشتری نسبت به زیرباند فرکانسی بالا وجود دارد. شبکههای ارتباطی معنادار نشان میدهند که ارتباط بین هستههای قاعدهای و نواحی حرکتی در بیماران پارکینسونی دچار اختلال میشود. همچنین برخی نواحی مغز مانند مخچهی چپ دارای بیشترین جریان اطلاعات در شبکهی گراف گروه سالم است که به عنوان ناحیهی اساسی توسط نواحی دیگر تحت تاثیر قرار میگیرد، در حالی که این مرکزیت در گروه بیماران به هم میخورد.
پردازش تصاویر پزشکی
سید هانی حجتی؛ عطاالله ابراهیم زاده؛ علی خزایی؛ عباس باباجانی فرمی
دوره 11، شماره 1 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 29-40
چکیده
پیشبینی بیماری آلزایمر براساس تجزیه و تحلیل شبکة مغز، موضوع بسیاری از مطالعات شده است. هدف ما شناسایی تغییرات در مغز بیمارانی است که از اختلال خفیف شناختی، دچار آلزایمر شدهاند یا دچار آلزایمر نشدهاند، برای ارائة الگوریتمی برای طبقهبندی این بیماران با استفاده از روش تئوری گراف و اطلاعات آماری. در این الگوریتم، تجزیه و ...
بیشتر
پیشبینی بیماری آلزایمر براساس تجزیه و تحلیل شبکة مغز، موضوع بسیاری از مطالعات شده است. هدف ما شناسایی تغییرات در مغز بیمارانی است که از اختلال خفیف شناختی، دچار آلزایمر شدهاند یا دچار آلزایمر نشدهاند، برای ارائة الگوریتمی برای طبقهبندی این بیماران با استفاده از روش تئوری گراف و اطلاعات آماری. در این الگوریتم، تجزیه و تحلیل همبستگی متمایز را پیشنهاد کردیم و روش ادغام در سطح ویژگی برای تشخیص بیومتریک اعمال شد. با توجه به نتایج شبیهسازی، دقت 167/87 درصد برای پیشبینی بیماری آلزایمر با استفاده از تجزیه و تحلیل همبستگی متمایز و طبقهبندیکنندة ماشین بردار پشتیبان بهدست آمد. همچنین تجزیه و تحلیل روی گرههای مهم مغز (هابها) را انجام دادیم و تعدادی از نقاط مهم مغز در بیماران آلزایمری پیشرونده را پیدا کردیم. در حقیقت، این پژوهش، اولین مطالعة شناختی با استفاده از ادغام تصویربرداری تشدید مغناطیسی حالت استراحت (rs-fMRI) و تصویربرداری تشدید مغناطیسی ساختاری (sMRI) برای تشخیص تبدیل از اختلال شناختی خفیف به بیماری آلزایمر است. روش پیشنهادی، بر پتانسیل استفاده از دادههای تصویربرداری rs-fMRI و sMRI، را برای تشخیص پیشرفت بیماری در مراحل اولیه تأکید میکند.
پردازش تصاویر پزشکی
مرجان ایرانیان پور حقیقی؛ سید وهاب شجاع الدینی
دوره 10، شماره 4 ، دی 1395، ، صفحه 291-302
چکیده
تشخیص مرز ضایعات، اولین گام در فرآیند تشخیص هوشمند ضایعات در تصاویر درموسکوپی است و به همین دلیل میتواند تأثیر مستقیم بر دقت و صحت مراحل بعدی بگذارد. متأسفانه، استخراج مرز ضایعات با محدودیتهایی از قبیل وجود مرزهای نامنظم، کنتراست ضعیف در برخی نواحی و وجود آرتیفکت مواجه است. هدف از این مقاله، ارائة نسخهای بهبودیافته ...
بیشتر
تشخیص مرز ضایعات، اولین گام در فرآیند تشخیص هوشمند ضایعات در تصاویر درموسکوپی است و به همین دلیل میتواند تأثیر مستقیم بر دقت و صحت مراحل بعدی بگذارد. متأسفانه، استخراج مرز ضایعات با محدودیتهایی از قبیل وجود مرزهای نامنظم، کنتراست ضعیف در برخی نواحی و وجود آرتیفکت مواجه است. هدف از این مقاله، ارائة نسخهای بهبودیافته از تکنیک بهینهسازی تابع انرژی برای تفکیک ضایعات از پوست در فرآیند پردازش تصاویر درموسکوپی است. این نسخه، از ایدهای برمبنای مفهوم راستاهای شعاعی در روند تکامل کانتور استفاده میکند، که کاهش حساسیت تخمین مرز ضایعات به محدودیتهای ذکرشده را به دنبال دارد. عملکرد روش ارائهشده روی مجموعه دادگانی از تصاویر درموسکوپی گرفتهشده از ضایعات مختلف با اندازه و مرزهای متفاوت، آزموده شده و نتایج حاصل از این روش با استفاده از معیارهای استاندارد با نتایج چند روش رقیب مقایسه میشود. افزایش نرخ تشخیص درست به میزان 6.17 درصد به موازات کاهش فاصلة هامود تا حدود 3/2 درصد توسط در روش پیشنهادی نسبت به نزدیکترین رقیبش، نشاندهندة بهبود فرآیند تشخیص مرز ضایعه درتصاویر درموسکوپی نسبت به روشهای موجود است.
پردازش تصاویر پزشکی
پریسا گیفانی؛ حمید بهنام؛ مریم شجاعی فرد
دوره 10، شماره 4 ، دی 1395، ، صفحه 303-313
چکیده
در این تحقیق، با تغییر زاویة دید به مجموعه تصاویر اکوکاردیوگرافی و استفاده از اطلاعات زمانی و مفاهیم نمایش تنک، الگوریتمی کارا برای تحلیل حرکت عمومی بافت قلب در طول یک سیکل قلبی در تصاویر اکوکاردیوگرافی ارائه میشود. در گام اول برای استفاده از اطلاعات زمانی تصاویر اکوکاردیوگرافی، سیگنالهای زمانی گرفتهشده از شدت روشنایی پیکسلها ...
بیشتر
در این تحقیق، با تغییر زاویة دید به مجموعه تصاویر اکوکاردیوگرافی و استفاده از اطلاعات زمانی و مفاهیم نمایش تنک، الگوریتمی کارا برای تحلیل حرکت عمومی بافت قلب در طول یک سیکل قلبی در تصاویر اکوکاردیوگرافی ارائه میشود. در گام اول برای استفاده از اطلاعات زمانی تصاویر اکوکاردیوگرافی، سیگنالهای زمانی گرفتهشده از شدت روشنایی پیکسلها در طول فریمهای متوالی (منحنی تغییرات شدت روشنایی (IVTC)) استخراج میشوند. سپس، برای شناخت ویژگیها، استخراج و تفسیر اطلاعات سیگنالهای زمانی IVTC، نمایش تنک این سیگنالها ارائه شد و دادهها به فضای جدیدی انتقال مییابند. برای این منظور، با تحلیل ساختار و ماهیت سیگنالهای زمانی IVTC، دیکشنری فوق کاملی شامل توابع مختلفی از پایههای سینوسی، کسینوسی و ویولت ها، طراحی شد و ضرایب تنک با استفاده از الگوریتم حسگری فشردة بیزین (BCS) استخراج میشوند. با تجزیه سیگنالهای زمانی به پایههای مختلف توابع موجود در دیکشنری و استخراج ویژگی از سیگنالهای تجزیه شده، به تصاویر کدشدة رنگی دست خواهیم یافت، که معرف حرکت عمومی نواحی مختلف قلبی است. مجموعه دادة مورد بررسی، شامل تصاویر اکوکاردیوگرافی از 21 فرد مختلف در نمای محور کوتاه و نمای چهار حفرهای قلب است. نتایج نشاندهندة عملکرد مناسب روش پیشنهادی در تعیین نواحی سالم و کمحرکت قلب است.
پردازش تصاویر پزشکی
مریم باقری باغان؛ وحید آزادزاده؛ علی محمد لطیف
دوره 10، شماره 2 ، شهریور 1395، ، صفحه 137-148
چکیده
تشخیص بیماری از روی زبان، روشی رایج در طب سنتی چینی است. در این مقاله، روش غیرتهاجمی تصویر برداری از زبان، که پاپیلاهای سطح آن در اثر ابتلا به بیماری دیابت تغییر شکل میدهند، برای شناسایی بیماری دیابت استفاده میشود. تصاویر استفادهشده، از کلینیک تخصصی پارسیان شهر مشهد تهیه شد. در این نمونهبرداری، افراد مبتلا به دیابت، سالم و ...
بیشتر
تشخیص بیماری از روی زبان، روشی رایج در طب سنتی چینی است. در این مقاله، روش غیرتهاجمی تصویر برداری از زبان، که پاپیلاهای سطح آن در اثر ابتلا به بیماری دیابت تغییر شکل میدهند، برای شناسایی بیماری دیابت استفاده میشود. تصاویر استفادهشده، از کلینیک تخصصی پارسیان شهر مشهد تهیه شد. در این نمونهبرداری، افراد مبتلا به دیابت، سالم و مشکوک به دیابت با هر دو جنسیت در گروههای سنی مختلف آزمایش شدند. بعد از تصویر برداری، ناحیة زبان با استفاده از دو مدل مبتنی بر کانتور فعال، بخشبندی شد؛ سپس، ویژگیهای محلی توسعه یافته، ویژگی آماری بافت و گشتاورهای رنگ در فضاهای رنگی مختلف از ناحیة بخشبندی شده استخراج میشود. پس از استخراج ویژگی با استفاده از دستهبندی ماشین یادگیر بیشینه، افراد دیابتی، سالم و مشکوک شناسایی میشوند. در روش پینشهادی، دقت 7/97 درصد برای پایگاه دادة تهیهشده بهدست آمد. نتایج آزمایشها، کارآمدی روش ارائهشده را در دقت تشخیص و سرعت پاسخدهی مناسب نسبت به سایر روشهای غیرتهاجمی نشان میدهد.
پردازش تصاویر پزشکی
سیده زهرا اسلامی راد؛ رضا قلی پور پیوندی
دوره 10، شماره 1 ، اردیبهشت 1395، ، صفحه 49-57
چکیده
دستگاه تصویربرداری گسیل پوزیترون برای تشخیص تغییرات فیزیولوژیک بدن استفادها می شود. بنابراین هدف اصلی در مطالعات پت، بهدست آوردن تصاویر با کیفیت خوب و جزئیات فانتومی است که بهوسیلة پت تصویربرداری شده است. کارایی دستگاه پت و درنتیجه کیفیت تصویر خروجی، به پارامترهای قدرت تفکیک مکانی، کسر پراکندگی، حساسیت، RMS کنتراست ...
بیشتر
دستگاه تصویربرداری گسیل پوزیترون برای تشخیص تغییرات فیزیولوژیک بدن استفادها می شود. بنابراین هدف اصلی در مطالعات پت، بهدست آوردن تصاویر با کیفیت خوب و جزئیات فانتومی است که بهوسیلة پت تصویربرداری شده است. کارایی دستگاه پت و درنتیجه کیفیت تصویر خروجی، به پارامترهای قدرت تفکیک مکانی، کسر پراکندگی، حساسیت، RMS کنتراست و سیگنال به نویز بستگی دارد، که دستگاه براساس آن ارزیابی می شود. در این مقاله، ابتدا مشخصات و نحوة تصویربرداری دستگاه IRI-MicroPET بررسی شد. سپس، الگوریتمهای بازسازی تصویر (MLEM، SART و FBP) روی سینوگرامهای حاصل، اعمال شده و کارایی و کیفیت تصاویر بهدستآمده ارزیابی شد. قدرت تفکیک مکانی شعاعی و تانژانتی برای F18 در مرکز میدان دید، بهترتیب برابر باmm 81/1 وmm 90/1 شد. کسر پراکندگی برای فانتوم موش و پنجرة انرژی keV 700-300، برابر با 1/7 % و حساسیت برابر با 74/1 % در پنجرة زمانی ns 4 شد. درنهایت، کیفیت تصاویر با پارامترهایRMS کنتراست و نسبت سیگنال به نویز مقایسه شد که، الگوریتم MLEM برتر از الگوریتمهای بازسازی دیگر بود. نتایج حاصل از سیستم IRI-MicroPET، با نتایج بهدستآمده از پتهای حیوانی تجاری موجود مقایسه شد. نتایج، نشاندهندة توافق خوبی بین دادهها است.
پردازش تصاویر پزشکی
شراره کیان بستان اباد؛ محمود رضا آذغانی؛ لیلا رهنما
دوره 9، شماره 4 ، بهمن 1394، ، صفحه 341-350
چکیده
عضلة مولتیفیدوس گردنی، یکی از عضلههای عمقی اکستنسور گردن است که اختلال در عملکرد آن در افراد مبتلا به گردندرد گزارششده است. با توجه به وجود محدودیتها در ثبت الکترومایوگرافی این عضله، در سالهای اخیر از اولتراسوند برای درک چگونگی فعالیت آن استفادهشده است. هدف این مطالعه، ارزیابی چگونگی تغییر ابعاد این عضله در شش ...
بیشتر
عضلة مولتیفیدوس گردنی، یکی از عضلههای عمقی اکستنسور گردن است که اختلال در عملکرد آن در افراد مبتلا به گردندرد گزارششده است. با توجه به وجود محدودیتها در ثبت الکترومایوگرافی این عضله، در سالهای اخیر از اولتراسوند برای درک چگونگی فعالیت آن استفادهشده است. هدف این مطالعه، ارزیابی چگونگی تغییر ابعاد این عضله در شش جهت حرکتی مفصل شانه در افراد سالم و مبتلا به گردندرد مزمن و همچنین ارائة مدلهای پیشبینیکننده است. برای این منظور، رابطة نیروی مفصل شانه در طول انقباض با تغییر بُعد قدامی-خلفی، بُعد جانبی، اندازه و نسبت شکل عضلة مولتیفیدوس در ابتدا برای افراد و فعالیتها و سپس با بلاک کردن افراد در فعالیتها بهصورت مجزا (مکان ویرگول ابهام دارد: آیا برای افراد در فعالیت های مجزا است یا اینکه جدا از هم ارزیابی شدند؟) با استفاده از روش رویة پاسخ ارزیابی شد. درنهایت با تقسیمبندی دادهها، مدلهای پیشبینیکننده برای فعالیت ابداکشن در نیروی 50-0درصد از بیشترین انقباض ارادی فرد در افراد سالم و نیروی 100-50درصد در افراد مبتلا ارائه شدند. بُعد قدامی-خلفی عضله، همبستگی بیشتری از سایر عاملها با نیروی ایجادشده نشان داد. مقدار «R2» برای بُعد قدامی-خلفی عضله قبل و بعد از تقسیمبندی داده در افراد سالم، بهترتیب برابر با 552/0 و 66/0 و در افراد مبتلا، بهترتیب برابر با 339/0 و 505/0 است. با توجه به ضریب همبستگی مدلها و افزایش آن با تقسیمبندی دادهها، بهنظر میرسد بررسی تغییر بُعد قدامی-خلفی این عضله در طی ابداکشن ایزومتریک شانه با نیروی 50-0 درصد از بیشترین انقباض ارادی فرد برای افراد سالم و 100-50 درصد برای افراد مبتلا به گردندرد مزمن میتواند اطلاعات مفیدتری از چگونگی عملکرد آن ارائه دهد.
پردازش تصاویر پزشکی
فریبرز محمودی؛ فرایین آیینی
دوره 9، شماره 2 ، مرداد 1394، ، صفحه 113-131
چکیده
با توجه به مقاوم بودن، منحصربهفردمنحصربهفرد بودن و در دسترس بودن سوابق پزشکی دندانها امروزه شاخهی جدیدی از پژوهشها برای تشخیص هویت افراد بر اساس تصاویر رادیوگرافی دندانها در دست انجام است. این شیوه تشخیص هویت در حوادثی نظیر جنگ، آتشسوزی، سونامی و غیره که سایر ویژگیهای بایومتریک بهشدتبهشدت آسیب میبینند ...
بیشتر
با توجه به مقاوم بودن، منحصربهفردمنحصربهفرد بودن و در دسترس بودن سوابق پزشکی دندانها امروزه شاخهی جدیدی از پژوهشها برای تشخیص هویت افراد بر اساس تصاویر رادیوگرافی دندانها در دست انجام است. این شیوه تشخیص هویت در حوادثی نظیر جنگ، آتشسوزی، سونامی و غیره که سایر ویژگیهای بایومتریک بهشدتبهشدت آسیب میبینند از اهمیت ویژهای برخوردار میشود. بدین منظور در این مقاله نیز یک چارچوب کاری برای تشخیص هویت افراد بر اساس ویژگیهای دندانها پیشنهاد شده است. این چارچوب کاری پیشنهادی شامل دو مرحله است: مرحله اول دستهبندی و شمارهگذاری دندانها و مرحله دوم بازشناسی دندانها. در این پژوهش ویژگیهای جدیدی برای هر یک از این دو مرحله پیشنهاد شده است: عرض مزیودیستال طوق و طول تاج آناتومیک برای مرحله اول و نمونهبرداری وزندار از خط محیطی دندان برای مرحله دوم. روش پیشنهادی قادر است مشکلاتی نظیر تشخیص دندانهای خلفی، دستهبندی دندانهای خلفی، تشخیص تعداد و نوع دندانهای کشیده شده که در کارهای گذشته نادیده گرفتهشده و یا با فرضهای ساده کنار گذاشته شدهاند را به طرز اصولی و خودکار حل نماید. برای ارزیابی روشهای پیشنهادی، آزمایشاتی بر روی مجموعهای از تصاویر بایتوینگ، پریاپیکال و پانورامیک انجام شده است. نتایج عملی بهبودی 8 درصدی دقت در مرحله دستهبندی و شمارهگذاری و همچنین بهبود 27 درصدی دقت در مرحله نهایی بازشناسی دندانها، در مقایسه با روشهای پیشین را نشان میدهد.
پردازش تصاویر پزشکی
امیراحسان لشکری؛ فاطمه پاک؛ محمد فیروزمند
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 71-84
چکیده
سرطان پستان رایجترین نوع سرطان در بین زنان است. مطالعات پاتولوژیک نشان داداند که بیش از80% ناهنجاری های پستان در مراحل اولیه خوشخیم هستند، بنابراین مهمترین مسأله در درمان آن تشخیص زودهنگام است. ترموگرافی مادون قرمز پستان یک روش تصویرگیری مبتنی بر ثبت الگوهای توزیع دمایی بافت پستان است و در مقایسه با ماموگرافی پستان ...
بیشتر
سرطان پستان رایجترین نوع سرطان در بین زنان است. مطالعات پاتولوژیک نشان داداند که بیش از80% ناهنجاری های پستان در مراحل اولیه خوشخیم هستند، بنابراین مهمترین مسأله در درمان آن تشخیص زودهنگام است. ترموگرافی مادون قرمز پستان یک روش تصویرگیری مبتنی بر ثبت الگوهای توزیع دمایی بافت پستان است و در مقایسه با ماموگرافی پستان به دلیل غیرتهاجمی، غیرتماسی، غیرفعال بودن و عدم استفاده از تابش یونیزان روشی بسیار مناسب درتشخیص زودهنگام سلول های سرطانی است. در این مقاله روشی به منظور آشکارسازی خودکار نواحی مشکوک در تصاویر ترموگرام پستان با هدف کمک رساندن به پزشکان در تشخیص زودهنگام این سرطان ارائه شده است، به نحوی که دقت و صحت را افزایش داده و درصد پذیرش اشتباه را کاهش می دهد. این الگوریتم شامل 4 بخش اصلی پردازش تصویر، استخراج ویژگی، انتخاب ویژگی و طبقهبندی است. در مرحلهی پردازش، ابتدا براساس عملیاتی تمام خودکار، ناحیهی مطلوب تعیین شده، کیفیت تصاویر ارتقاء یافته و سپس پستان راست و چپ از یکدیگر جدا میشوند. سپس درایههای ماتریس تصویر، نرمالسازی شده و نواحی نسبی مشکوک تعیین می شوند. پس از آن و در مرحلهی استخراج ویژگی، ویژگیهای آماری، ویژگیهایی مبتنی بر هیستوگرام، ویژگیهایی مبتنی بر ماتریس هموقوعی (GLCM)، ویژگیهایی بر اساس مورفولوژی نواحی مشکوک و ویژگی هایی در حوزهی فرکانس از هر یک از نواحی بخشبندی شدهی پستان راست و چپ استخراج میشوند. در ادامه برای دستیابی به بهترین ویژگیها، روشهای انتخاب ویژگی نظیر کمترین افزونگی و بیشترین ارتباط (mRMR)، انتخاب متوالی روبه جلو (SFS)، انتخاب متوالی روبه عقب (SBS)، انتخاب متوالی سیال روبه جلو (SFFS)، انتخاب متوالی سیال روبه عقب (SFBS) و الگوریتم ژنتیک (GA) بهکار گرفته میشود. در پایان برای طبقهبندی و تعیین معیار استاندارد برای تحلیل دمای عروقی پستانها (TH)، روشهای مختلف طبقهبندی مانند AdaBoost، ماشینهای بردار پشتیبان (SVM)، نزدیکترین همسایه (KNN)، بیزین ساده (NB) و شبکهی عصبی احتمالی (PNN) مورد ارزیابی قرار گرفتند، تا از مناسب ترین آنها به منظور طبقهبندی ویژگیها استفاده شود. نتایج بهدست آمده روی پایگاه دادهی بومی، بیانگر کارایی قابلتوجه روش پیشنهادی است. با توجه به نتایج، ترکیب mRMR با AdaBoost با بیشینه صحت 92% و ترکیب SFFS با AdaBoost با بیشینه صحت 88%، بهترتیب بهترین ترکیبات بهدست آمده روی تصاویر پستان راست و چپ ارزیابی شدند.
پردازش تصاویر پزشکی
سمیه ملکی بالاجو؛ داوود آسمانی؛ حمید سلطانیان زاده
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 99-111
چکیده
اگرچه بررسیهای گستردهایی در زمینهی نقش تغییرات بافت مغزی ناشی از افزایش سن در بسیاری از مطالعات انجام شدهاست، با این حال بررسی تاثیر روند پیری بر تغییرات ارتباطات شبکههای کارکردی نیازمند بررسیهای بیشتراست. هنگامیکه مغز یک سری تغییرات را در انجام یک فعالیت شناختی تجربه میکند، تاثیر این تغییرات بر ارتباطات ...
بیشتر
اگرچه بررسیهای گستردهایی در زمینهی نقش تغییرات بافت مغزی ناشی از افزایش سن در بسیاری از مطالعات انجام شدهاست، با این حال بررسی تاثیر روند پیری بر تغییرات ارتباطات شبکههای کارکردی نیازمند بررسیهای بیشتراست. هنگامیکه مغز یک سری تغییرات را در انجام یک فعالیت شناختی تجربه میکند، تاثیر این تغییرات بر ارتباطات شبکههای کارکردی میتواند توسط مطالعات تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی مورد ارزیابی قرار گیرد. در این مطالعه، ما سعی در بررسی تاثیر روند پیری بر تغییرات ارتباطات سه شبکهی کارکردی مهم شامل شبکهی حرکت، بینایی و شبکهی ناهمبسته با فعالیت در افراد بزرگسال سالم در مقایسه با گروه کنترل داریم. برای این منظور از دادههای تصویربرداری کارکردی مرتبط با یک آزمون سادهی بینایی و حرکتی استفاده میشود. در طی این مطالعه، شبکههای ارتباطات کارکردی مرتبط با حرکت، بینایی و شبکهی ناهمبسته با فعالیت برای هر فرد محاسبه میشود. سپس قدرت ارتباطات کارکردی برای گروههای مختلف سنی مورد ارزیابی و مقایسه قرار میگیرد. این مطالعه سه فرضیه در ارتباط با تاثیر افزایش سن بر تغییرات ارتباطات کارکردی را مورد ارزیابی قرار دادهاست: 1- درگیری نواحی قدامی مغز در شبکهی ارتباط کارکردی مرتبط با حرکت در جبران کاهش فعالیت و ارتباطات عصبی در نواحی خلفی به وقوع میپیوندد. 2- فعالیت و گسترهی ارتباطی شبکهی ناهمبسته با فعالیت کمتر کاهش مییابد. 3- گسترهی ارتباطی در نواحی خلفی مرتبط با شبکهی کارکردی بینایی کاهش مییابد. بنا بر نتایج حاصل از این مطالعه، دو فرضیهی اولی تائید و پذیرفته شدند ولی تغییرات شبکهی ارتباطی کارکردی مرتبط با بینایی متفاوت بودند. همچنین نتایج نشان دادند که شبکههای ارتباطی کارکردی در افراد مسن در مقایسه با جوانان تغییر نموده است. شبکههای ارتباط کارکردی در بزرگسالان بطور متوسط دارای قدرت ارتباطی قویتری نسبت به جوانان میباشد.
پردازش تصاویر پزشکی
علی کرمانی؛ احمد آیت الهی؛ سرور مهاجرانی
دوره 8، شماره 4 ، دی 1393، ، صفحه 325-337
چکیده
تصویربرداری اولتراسوند درون رگی یا IVUS روشیبا حداقلتهاجماستکهدر آن با تصویربرداری ازمقطعرگ،اطلاعاتدقیقی از درون آن بدست میآید. پردازشهاییکهرویاینتصاویریاسیگنالهایخامآنهاانجاممیپذیرد،میتواند اطلاعاتوسیعی در اختیار متخصصانوپزشکانقرار داده و برایتشخیصدقیق و اتخاذ شیوهی مناسب درمان کمککند. تفکیک مرزهای بافت موجود ...
بیشتر
تصویربرداری اولتراسوند درون رگی یا IVUS روشیبا حداقلتهاجماستکهدر آن با تصویربرداری ازمقطعرگ،اطلاعاتدقیقی از درون آن بدست میآید. پردازشهاییکهرویاینتصاویریاسیگنالهایخامآنهاانجاممیپذیرد،میتواند اطلاعاتوسیعی در اختیار متخصصانوپزشکانقرار داده و برایتشخیصدقیق و اتخاذ شیوهی مناسب درمان کمککند. تفکیک مرزهای بافت موجود در عروق خونی به عنوان اولین گام در این زمینه، یکیاز چالشهای تحقیقات امروزی است.در این مقاله، روشی جدید برای استخراج مرز بافت ادونتیشیا در تصاویر اولتراسوند داخل رگی پیشنهاد شده است که براساس تکنیک کمینه/بیشینه و مؤلفههای همبند عمل میکند. بدین منظور، ابتدا با تکنیک کمینه/بیشینه بهبود یافته مرز اولیه استخراج شد. سپس، با به کارگیری مؤلفههای همبند در مرزهای اولیه، مرز نهایی با دقت بالا حاصل شد. برای ارزیابی عملکرد این روش، روی مجموعهای از دادگان واقعی آزمایش شد. از معیار مشابهت اندیس جاکارد و فاصله هاسدورف که نشان دهندهی میزان همپوشانی ناحیهی بخش شده به وسیله روش پیشنهادی و تشخیص پزشک است بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده نشان داد که روش پیشنهادی با معیار میانگین اندیس جاکارد 95% و میانگین فاصله هاسدورف 45/0 میلیمتری، مرزهای دقیقتری برای بافت ادونتیشیا نسبت به روشهای موجود بدست میآورد.
پردازش تصاویر پزشکی
مهدی دلاوری؛ امیرحسین فروزان؛ ین وی چن
دوره 8، شماره 3 ، مهر 1393، ، صفحه 213-227
چکیده
مدلهای شکل آماری، از اطلاعات آماری جهت تفسیر و بررسی شکل استفاده میکنند. اطلاعات آماری شامل میانگین و واریانس نقاط متناظر شکلهای مجموعه آموزش است. یافتن نقاط متناظر دربین نقاط اعضای مجموعهی آموزش، یکیاز چالشهای مهم در ساخت مدل شکل آماری است. درین مقاله، از روش CPDجهت یافتن تناظر بین نقاط استفاده شد. درین روش، با ترکیب ...
بیشتر
مدلهای شکل آماری، از اطلاعات آماری جهت تفسیر و بررسی شکل استفاده میکنند. اطلاعات آماری شامل میانگین و واریانس نقاط متناظر شکلهای مجموعه آموزش است. یافتن نقاط متناظر دربین نقاط اعضای مجموعهی آموزش، یکیاز چالشهای مهم در ساخت مدل شکل آماری است. درین مقاله، از روش CPDجهت یافتن تناظر بین نقاط استفاده شد. درین روش، با ترکیب تناظر فازی، الگوریتم سرد شدن معین و انطباق غیرصلب دو شکل، تناظر بین نقاط به دست آمد. پساز یافتن نقاط متناظر، مدل شکل آماری با یک تبدیل صلب ایجاد شد. ارزیابی روش پیشنهادی با استفادهاز میزان فشردگی، قابلیّت تعمیم و اختصاصی بودن انجام شد. مدل ساخته شده به کمک روش پیشنهادی با مدلهای ساخته شده به روشهای TPS-RPM، ICP ،MDL مقایسه شد. نتایج نشان میدهد که مدل پیشنهادی در معیار اختصاصی بودن با مقدار 06/0±21/0 مانند روش MDL عمل میکند. در مورد معیارهای فشردگی و قابلیت تعمیم، نتایج به دست آمده با روش MDL مشابهت دارد. زمان متوسط اجرای الگوریتم در روش پیشنهادی 68 ثانیه است، در صورتیکه برای الگوریتم TPS-RPM390 ثانیه و برای الگوریتم MDL 3600 ثانیه است که برتری روش پیشنهادی را از نظر سرعت نشان میدهد. همچنین در روش پیشنهادی، نسبت به روشهای ICP وTPS-RPM عملکرد بهتری به دست آمد.